سایتی برای معرفی تورهای مسافرتی و گردشگری
گزارشی پیرامون یک کتاب و یک صنعت دست مهم وقتی صنایع دستی کالایی استراتژیک بود

گزارشی پیرامون یک کتاب و یک صنعت دست مهم وقتی صنایع دستی کالایی استراتژیک بود

تور مسافرتی: صنایع دستی در گذشته ای نه چندان دور کالایی استراتژیک بود و مهم ترین بخش صادرات ایران را تشکیل می داد. از میان آنها شال کرمانی اهمیت ویژه ای داشت و نقشی مهم در انقلاب مشروطه ایفا کرد.

به گزارش تور مسافرتی به نقل از مهر، این روزها مساله کاهش وابستگی بودجه دولتی به پول نفت و گرفتن مالیات از صنوف مختلف، خبر داغ رسانه هاست. متاسفانه بلای خانمانسوز نفت موجب شد تا اقتصاد ایران صرفا یک اقتصاد تک محصولی شود. این وابستگی تا به آنجا پیش رفت که صنایع بومی ایران همگی رو به اضمحلال رفتند و حتی از نفت بعنوان یک کالای سرمایه ای بهره ای برای راه اندازی کارخانه جات تولیدی دیگر، گرفته نشد. این در صورتی است که بودجه دولت باید صرفا بوسیله مالیات تامین گردد نه فروش کالای سرمایه ای نفت.
می توانستیم تحریم ها را بی اثر کنیم
ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مدام در معرض تحریم ها قرار داشت، البته می توانست تا همین یکسال پیش نفت خودرا بفروشد. این یعنی که ما تا یکسال پیش می توانستیم از فروش نفت، تعداد کارخانه ها و مراکز ایجاد «سرمایه پایدار» را بالاتر ببریم تا تحریم های ظالمانه بر اقتصاد ما اثرگذار نباشد. بعنوان مثال محصولات کارخانه ای مانند هپکو، که تمامی کشورهای منطقه به آن نیاز اساسی داشته و دارند، یک کالای استراتژیک است و هرچقدر هم که آمریکا تحریم های خودرا ادامه دهد، برای کشورهای منطقه صرفه اقتصادی در خرید این محصولات از کارخانه هپکو است. متاسفانه ما نه تنها کارخانه جاتی مانند هپکو را افزایش ندادیم که همین تک کارخانه را نیز به نابوی کشاندیم.
علیرغم تاکید مداوم معمار انقلاب امام خمینی(ره) و ادامه دهنده راه او آیت الله العظمی خامنه ای بر تولید در ایران و عدم وابستگی به خارج، دولتمردان ایران نه تنها به راه اندازی کارخانه جات و رونق صنایع بی توجه بودند بلکه با واگذاری غیراصولی کارخانه ها و مراکز عمده تولید در ایران به بخش خصوصی (اجرای ضعیف اصل ۴۴ قانون اساسی) همین کارخانه ها را که عموما حدود نیم قرن پیش راه اندازی شده بودند، به نابودی کشاندند. حال مشخص نیست که با ضعف تولید در ایران و عدم رونق کارخانه ها، کارگاه ها و صنایع کوچک و سنگین، از کدام بخش می خواهد مالیات را ستاندن کند؟
صنایع دستی ایران در گذشته هایی نه چندان دور کالای استراتژیک بودند. در دوره قاجاریه، به ویژه با اهتمامی که امیرکبیر به مساله تولید در کشور نشان داد، صنایع دستی و از میان آنها «شال کرمانی» رونق بسیاری گرفت و آرام آرام بدل به یکی از مهم ترین کالاهای صادراتی ایران تبدیل شددولت ها در ایران باید از دهه ها قبل زیرساخت های لازم برای امر تولید را فراهم می کردند که نکردند. حال با عنایت به تحریم های آمریکا که فروش نفت را با اشکالی جدی مواجه کرده، لزوم دریافت مالیات پیش آمده است. بنا بر این دولت مالیات بعضی از صنوفی را که پیشترها مالیاتشان را بخشیده بود، احیا کرده است که همچون آنها مالیات کارگاه های تولید صنایع دستی، فرش، مالیات صنوف مختلف فرهنگی و هنری است. بعنوان مثال بازیگران سینما به ویژه سلبریتی ها که مالیاتشان سال های سال بخشیده شده بود، باردیگر باید مالیات پرداخت کنند که اتفاق خجسته ای است.
صنایع دستی به مثابه کالای استراتژیک
صنایع دستی ایران در گذشته هایی نه چندان دور کالای استراتژیک بودند. در دوره قاجاریه، به ویژه با اهتمامی که امیرکبیر به مساله تولید در کشور نشان داد، صنایع دستی و از میان آنها «شال کرمانی» رونق بسیاری گرفت و آرام آرام بدل به یکی از مهم ترین کالاهای صادراتی ایران تبدیل شد. با کیفیت ترین شال کرمان شالی بود که اتفاقا توسط کودکان بافته می شد، چونکه پنجه های کودکان ظریف بود و بنا بر این شال نیز ظریف بافته می شد.
شال کرمان در دوره قاجاریه اهمیت به سزایی داشت. به سبب آنکه شال هم بعنوان یک اثر هنری شناخته می شد و هم ارزش مادی بالایی داشت، اعطا و اهدای شال در این دوره رواج داشت و بسیار متداول بود. معمولا نفیس ترین و بهترین نوع شال توسط دربار خریداری و در صندوقخانه مبارکه نگهداری می شد تا در موارد مختلف به دیگران شامل درباریان، دولتمردان، سفرای خارجی و… اهدا شود. بعنوان مثال حکام ولایات وقتی اعمالشان مورد عنایت شاهنشاه قرار می گرفت، مهم ترین هدیه ای که دریافت می کردند، طاقه شالی کرمانی ممهور به مهر شاه بود. همین طور نیروهای نظامی نیز وقتی که خدماتشان مقبول درگاه همایونی قرار می گرفت، طاق شالی را بعنوان عنایت شاهانه دریافت می کردند. البته همانطور که اشاره شد، صادرات این شال به بازارهای خارجی و درآمد ارزی حاصله از آن نیز نقشی مهمی در اقتصاد کشور داشت.
با وجود اهمیت تولید اما کارگران بافنده دستمزد چندانی نمی گرفتند و زندگی آنها به طرز وحشتناکی با فقر مواجه بود. همین طور خود کارگاه های تولیدی نیز از نظر بهداشت و امکانات برای کارگران اوضاع بغرنجی داشتند. در کتاب «سفرنامه تلگرافچی فرنگی» که به کوشش زنده یاد ایرج افشار انتشار یافته آمده است که «مرد و بچه کوچک چند نفر به سن هفت نرسیده توی زیرزمین در اتاق تاریک متعفن نشسته و مشغول شال بافتن بودند. شالباف ها اکثرا جوان می میرند و سببش کار سخت و عفونت اتاق و هوای بد آنجاست و جمیع شالباف ها ناخوش و بد حالند. پسری با رنگ روی خوب ندیدم.»
شال کرمان در دوره قاجاریه اهمیت به سزایی داشت. به سبب آنکه شال هم بعنوان یک اثر هنری شناخته می شد و هم ارزش مادی بالایی داشت، اعطا و اهدای شال در این دوره رواج داشت و بسیار متداول بود. معمولا نفیس ترین و بهترین نوع شال توسط دربار خریداری و در صندوقخانه مبارکه نگهداری می شدادوارد براون، ایران شناس برجسته بریتانیایی در سفری که به ایران داشت به کرمان نیز رفت و از یکی از کارگاه های تولید شال دیدن کرد. سفرنامه او با عنوان «یکسال در بین ایرانیان» در سال های قبل از انقلاب با ترجمه ذبیح الله منصوری و در سال های بعد از انقلاب با ترجمه مانی صالحی علامه انتشار یافته است.
براون در سفرنامه خود نوشته است: «… روی هم رفته در آن کارگاه بیست و پنج شاگرد و استادکار به نظر می رسیدند. برخی از آنها شش یا هفت سال سن داشتند و برخی دیگر نیز مرد کامل بودند. مزد شاگردان هر سال ۱۰ تومان است اما به تدریج وقتی که ورزیده شدند ممکنست به سالی ۲۵ تومان هم برسد.
در روزهای تابستان شاگردان از طلوع آفتاب تا غروب خورشید کار می کنند و در ایام زمستان تا سه ساعت پس از غروب در روشنایی شمع به کار مشغول هستند. هر هفته بیشتر از نصف روز (از ظهر جمعه به بعد) تعطیلی ندارند. تعطیلات بزرگ آنها از سیزده نوروز در عید نوروز و یکی دو تعطیلی در روزهای قتل است. غذای آنها در تمام سال جز نان خشک چیزی نیست.
اوه ای کودکان بدبخت کرمانی که تمام عمر از نور آفتاب و هوای آزاد و بازی ها و تفریحاتی که از مختصات زندگی کودکانه شماست محروم هستید. شما باید در تمام عمر زحمت بکشید تا ثروتمندان بتوانند شال های گرانبهای کرمانی را به سر یا کمر ببندند و یا لباس کنند. شال های کرمان هرقدر زیبا و ظریف باشد به عقیده من دوست داشتنی نیست، برای اینکه با خون کودکان بدبخت کرمان عجین شده و تار و پود آن با رشته حیات آن بیچارگان بافته شده است.
شال های کرمان چند درجه دارد: شال مرغوب درجه اول، هر طاقه پنجاه تومان فروخته می شود و مدت بافت آن ۱۲ تا ۱۵ ماه طول می کشد. لیکن شال هایی که برای بازارهای خارجی و بخصوص بازار اسلامبول از کارگاه بیرون می آید، ارزان است و قیمت آن از یک تومان یا ۱۵ قران تجاوز نمی کند و برای بافت آن بیشتر از یک ماه یا ۶ هفته وقت صرف نمی گردد.» (مراجعه کنید به «یکسال در بین ایرانیان» اثر ادوارد براون و ترجمه ذبیح الله منصوری، ص ۵۶۴ از انتشارات کانون معرفت. این سفرنامه بسیار تعجب آور است و از میان آنها بخش کرمانش واقعا خواندنی است.)
به دلیل همین دستمزد پایین و طاقتفرسا بودن شرایط تولید و ادامه دادن کار در همین شرایط، فرهنگ عامه کرمان به «شالباف» خوب نگاه نکرده و این کلمه حالت توهین آمیز پیدا کرده است. حتی امروزه نیز به در فرهنگ اصطلاحات کرمانی به مردم ساده و عوام «شال باف» می گویند.
متاسفانه با روند صنعتی شدن و مدرنیزاسیون بدون پشتوانه معرفتی در ایران تولید خیلی از صنایع دستی همچون شال کرمانی از رونق افتاد. البته در این دهه با حضور بهمن نامورمطلق (معاون پیشین صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی) مساله رونق تولید در حوزه صنایع دستی در دستور کار قرار گرفت و کارهای زیربنایی مهمی نیز انجام شد. از میانه سال ۹۳ به بعد نیز تولید باردیگر شال کرمانی با به کار گرفتن تنی چند از استادکاران این صنعت دست بعنوان آموزگار در دستور کار قرار گرفت و اخباری در خصوص احیای کارگاه های تولید شال و راه اندازی آموزشگاه هایی برای یادگیری علاقه مندان در رسانه ها منتشر گردید. منتها زمان لازم است تا این صنایع بازار فروش پایدار برای خود در داخل و خارج از کشور پیدا کنند. اجبار این صنایع به پرداخت مالیات در هنگامه ای که هنوز نتوانسته اند با پیدا کردن بازار فروش پایدار، اقتصاد منسجم و گردش مالی درستی برای خود داشته باشند، اساسا روند تولید آنها را با مشکل مواجه کرده و شاید باردیگر از تولید بیفتند.
شورش شالبافان کرمان و معرفی یک کتاب
کتاب «صاعقه: بررسی شورش شالبافان کرمان و نظری به یکی از شب نامه های دوره قاجاریه» تالیف مجید نیک پور، از مهم ترین کتاب هایی است که در آن ضمن معرفی یکی از مهم ترین صنایع دستی و کالاهای استراتژیک صادراتی ایران، یعنی شال کرمان، اثرگذاری تولید این محصول بر وقایع اجتماعی و سیاسی کرمان در دوران مشروطیت را بررسی نموده است.
این کتاب در سال ۱۳۹۴ با شمارگان هزار نسخه، ۲۱۸ صفحه و بهای ۱۷ هزار و ۸۰۰ تومان توسط انتشارات سوره مهر با همکاری حوزه هنری استان کرمان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. کتاب پنج فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب از این قرار است: «اوضاع جغرافیایی، محیط سیاسی و اجتماعی کرمان در دوره قاجاریه»، «آشنایی با تعریف، پیشینه و انواع شال»، «زمینه های اجتماعی شورش شالبافان کرمان»، «اوضاع سیاسی و اجتماعی کرمان حد فاصل شورش اول و دوم شالبافان» و «نظری به یکی از شب نامه های کرمان».
نویسنده در این کتاب به خوبی اهمیت تولید «شال کرمان» را بعنوان یک کالای استراتژیک برای کل کشور تحلیل و بررسی نموده است. دو شورش بزرگ شالبافان کرمان که زمینه های اجتماعی و سیاسی بسیاری داشت یکی از مهم ترین رخدادهای کرمان در دوران قاجاریه است که تاثیر مهمی نیز در انقلاب مشروطه و روند مشروطه خواهی کرمانی ها گذاشت. بدین سبب شالبافان کرمانی بعنوان یکی از مهم ترین ارباب حِرَف در دوره قاجار، نقش اجتماعی خودرا نیز به خوبی ایفا کردند و جالب آنکه رخداد ترور ناصرالدین شاه بعنوان تسهیل کننده پیروزی و به ثمر نشستن تفکرات و مبارزات مشروطه خواهی ایرانیان نیز به دو مولفه «کرمان» و «شال» بستگی زیادی داشت.
یکی از مهم ترین معلمان مشروطه خواهی ایرانیان، میرزا آقاخان کرمانی است. او با تالیفات مهم خود و نقشی که در ترور ناصرالدین شاه ایفا کرد تاثیر مهمی در بیداری ایرانیان داشت. نقشه ترور توسط آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی کشیده شد و عامل ترور نیز یک کرمانی دیگر یعنی میرزا رضا کرمانی بود. جالب تر آنکه دلیل نفرت میرزا رضا از ناصرالدین شاه نیز به «شال کرمان» ارتباط پیدا می کرد.
زمانی که میرزا رضا از دست ظلم والی کرمان به تهران آمده بود، برای امرار معاش به فروش شال اشتغال داشت. نایب السلطنه از او شالی خریده و پولش را نمی پردازد. وی بعد از مدتی برای وصول طلب خود به منزل نایب السلطنه می رود. نایب السلطنه بدهی اش را می پردازد اما دستور می دهد که به همان میزان به میرزا رضا پس گردنی بزنند و همین موجب می شود تا او کینه شاه و نایب السلطنه را به دل بگیرد.
مجید نیک پور در کتاب «صاعقه» اشاره نمود که مهم ترین دلیل دو شورش مهم شالبافان کرمان وضعیت نابهنجار اقتصادی کارگران و بی توجهی صاحبان کارگان ها، سفارش دهندگان، دلال ها، حکام، صاحب منصبان حکومتی، ارباریان و شاهان قاجار به وضعیت معیشت و محیط نامطلوب کار آنان بوده است. اشاره شد که در فرهنگ عامه کرمان نگاه خوبی به شالبافان وجود نداشته و آنها را به سبب آنکه شرایط سخت کاری را پذیرفته بودند، سرزنش می کردند و پست می شمردند. به عبارتی پذیرفتن ظلم توسط این کارگران زحمتکش موجب هتک حیثیت آنها شده بود.
نویسنده در کتاب «صاعقه» به خوبی اهمیت تولید «شال کرمان» را بعنوان یک کالای استراتژیک برای کل کشور تحلیل و بررسی نموده است. دو شورش بزرگ شالبافان کرمان که زمینه های اجتماعی و سیاسی بسیاری داشت یکی از مهم ترین رخدادهای کرمان در دوران قاجاریه است که تاثیر مهمی نیز در انقلاب مشروطه و روند مشروطه خواهی کرمانی ها گذاشتبا این اوصاف اما قحطی، کمبود غله، مشکلات سیاسی و اقتصادی، درگیری های فرقه ای و… خواسته یا ناخواسته پای کارگران شالباف را نیز به وسط معرکه و آشوب کشید که حدود یک سوم جمعیت کرمان را تشکیل می دادند. حضور اینها در معرکه موجب شد تا بغض فروخورده و خشم سرکوب شده خودرا در آشفته بازاری که کرمان در دوره ناصرالدین شاهی پیدا کرد، به منصه ظهور برسانند.
بروز قحطی در بین سال های ۱۲۸۰ تا ۱۲۹۰ قمری در کرمان بیشترین ضربه را به همین شالبافان که قوت روزانه آنها چیزی جز نان خشک نبود، وارد کرد. بنا بر این نیز آنان در شورش های همین دوران هسته مرکزی را تشکیل می دادند. از دیگر عواملی که نویسنده کتاب «صاعقه» برای شورش شالبافان کرمان برمی شمارد درگیری های مذهبی است. کرمان در دوران قاجاریه از پیروان ۹ تفکر تشکیل می شد: شیعه، سنی، شیخی، یهودی، اسماعیلی، بهایی، صوفی، ازلی و هندو. اتخاذ سیاست های غلط حکمرانان موجب شد تا به ویژه دو گروه متشرعه و شیخیه درگیری پیدا کنند و این درگیری پای شالبافان را نیز به مرکز حوادث باز کرد.
پس از سرکوب شورش اول، وضعیت اقتصادی شالبافان هیچگونه بهبودی پیدا نکرد و نه تنها توجهی به بهبود وضعیت معیشت آنان نشد که در این زمان برای افزایش تولید و در نتیجه صادرات بیشتر و کسب سودهای هنگفت، به دستور شاه در سال ۱۳۰۱ قمری بنا شد تا بر ساعات کاری این کارگران بی افزایند. همین طور با عنایت به رکودی که بعد از شورش اول پیش آمد، توجه به صنعت قالی بیشتر شد. در همین دوران نیز در بعضی کشورهای اروپایی کارگاه هایی آغاز به بافت بدلی از شال ایران کردند. همین دلیلهای موجب شد تا حجم عمده ای از شالبافان همان نان خشک را هم به سبب بیکاری نداشته باشند. در مقابل این قشر عمده کرمانی، طرفداران شیخیه بودند که وضعیت مالی مناسبی داشتند و قدرت اقتصادی کرمان نیز در دست آنها بود. همین مساله عاملی برای درگیری بود. در شورش دوم دیگر مساله مشروطه خواهی نیز بوجود آمد.
همانطور که اشاره شد در این کتاب به خوبی اهمیت تولید شال بعنوان کالایی استراتژیک تحلیل شده است. همین که شورش شالبافان کرمانی و در نتیجه عدم تولید آن، موجب شد که درآمد ایران با بی نظمی روبه رو شده و حکومت به فکر سرکوب و اجبار کارگران به بازگشت به کار کند، استراتژیک بودن این صنعت دست را می رساند. همین طور بر نکات جالبی همچون روی آوردن اروپایی ها به تولید شالی مشابه شال ایرانی به جهت اینکه نیازی به تولیدات ایران نداشته باشند، نیز تاکید گردیده است. بدین سبب می توان اظهار داشت که سراسر این کتاب درسی برای امروز ایران است تا با عنایت به آنها، به مساله تولید در شرایط امروز خود بپردازیم.

منبع: