سایتی برای معرفی تورهای مسافرتی و گردشگری
در دومین نشست تخصصی مهر مطرح شد؛ بررسی ۱۶ سال تجربه همگامی سه حوزه

در دومین نشست تخصصی مهر مطرح شد؛ بررسی ۱۶ سال تجربه همگامی سه حوزه

تور مسافرتی: برخی مدیران اسبق سازمان میراث فرهنگی اعتقاد دارند ادغام سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در ۱۶ سال قبل با چالشهایی روبرو بوده که نیازمند بازنگری و تغییر ساختار و رویکرد است.

گروه جامعه؛ در دومین جلسه از سلسله میزگردهای کارشناسی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با عنوان بررسی ساختار اداری وزارتخانه مربوطه، کارشناسان مدعو متفق القول بر استقلال سه سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای رسیدن به ماموریت ها و اعتلای اهداف خود تاکید نمودند و گفتند این سه سازمان می تواند نیز نظر وزارتخانه واحد به فعالیت خود ادامه دهد به شرط آنکه ساختار تخصصی خودرا در قالب سازمان مستقل حفظ کند.
در این جلسه احمد محیط طباطبایی، رییس ایکوم ایران و غلامحیدر ابراهیم بای سلامی، استاد دانشگاه و متخصص گردشگری بصورت حضوری در جلسه حضور داشتند و یدالله طاهرنژاد، رییس سازمان صنایع دستی کشور بصورت مجازی، جلسه را همراهی می کرد. ۱۶ سال تجربه یک شکست
احمد محیط طباطبایی، رییس ایکوم ایران (کمیته ملی موزه های ایران)، با اشاره به گذشت ۱۶ سالی که از ادغام سه سازمان صنایع دستی با سازمانهای میراث فرهنگی و گردشگری می گذرد، اظهار داشت: اگر این تجربه موفقیت آمیز بود امروز نباید درباره راهکارهای برون رفت از آن صحبت می کردیم. نظر کارشناسان این است که هیچیک از این سه سازمان به ماموریت های خود در این ۱۶ سال نرسیده است. چونکه وقتی شرایط پیش از ادغام را با بعد از آن مقایسه می نماییم متوجه می شویم هر یک از این سه سازمان، قبل از ادغام در وضعیت بهتری قرار گرفته بودند و ساختار سازمانی داشتند. وقتی سه پدیده مستقل هستند نمی توان آنها را ادغام کرد همانطور که ۱۶ سال این ادغام موفق نبود و تجربه شد.
او با تاکید بر این که میراث فرهنگی زیربنای توسعه کشور است، اظهار داشت: میراث فرهنگی امر فرابخشی، گردشگری امر میان بخشی و صنایع دستی یک امر بخشی است و هر سه با هم بصورت یک سازمان نمی توانند زیر چتر یک وزارتخانه به ماموریت های خود برسند. برای مثال هم اکنون یک معاونت میراث فرهنگی داریم که از نظر مالی تابع وزارت کل است و ذی حساب همان است و استقلال مالی ندارد. بدین سبب مشکلی که در پرداخت حقوق های کارکنان تخت جمشید رخ داده به سبب همین نبود هماهنگی ها است. بطور قطع هرچه استقلال عملکردی برای جایی وجود داشته باشد ظرفیت بالاتری هم دارد. این سه سازمان باید از هم مستقل باشند.

محیط طباطبایی اصرار کرد که هم اکنون موافق یا مخالف بودن ادغام این سه سازمان باهم مهم نیست بلکه تجربه مهمست و تجربه نشان داده که جواب نمی دهد و هرچه جلوتر می رویم شرایط بدتر می شود.
معاون معرفی و آموزش اسبق سازمان میراث فرهنگی اظهار داشت: بخش میراث فرهنگی وزارت باید سه هدف حفاظت، ترویج و آموزش را دنبال کند و حفاظت امری است که هیچ گاه تعطیل نمی گردد و با حفاظت است که آنچه از گذشته مانده به آینده منتقل می شود.
او میراث فرهنگی را به حافظه تشبیه کرد و اظهار داشت: گذشته هر پدیده ای میراث فرهنگی است و هیچ پدیده ای فاقد میراث نیست. میراث فرهنگی حافظه است، مثل انسانی که با حافظه اش زندگی می کند و میراث فرهنگی هم حافظه تاریخی است که ما از گذشته برای آینده به ارث می گذاریم تا بتوان با کمک آن در همه زمینه ها جلوی خطا گرفته شود.
چرا معاونت معرفی و آموزش حذف شد؟
محیط طباطبایی به اساسنامه سازمان میراث فرهنگی اشاره نمود که قانون و مصوبه مجلس است و توضیح داد: در ساختار جدید معاونت معرفی و آموزش حذف شد. در اینجا معرفی، روابط عمومی نیست و آموزش از جنس معرفی است و اگر سازمان میراث فرهنگی مستقل بود می تواند این معاونت مهم را احیا کند.
او در پاسخ به این انتقاد که ممکنست گفته شود، می خواهید مردم را به گذشته برگردانید، اظهار داشت: من می گویم کسی که به میراث فرهنگی نگاه می کند و وزارتی که آنرا عهده دار است، وزارتی است که باید به آینده نگاه کند. نهادی است که به کودک و جوان اعتقاد دارد چونکه گذشته را باید سالم به آینده برساند.
این کارشناس پیشکسوت میراث فرهنگی، هدف از گردشگری را صلح عنوان نمود و اظهار داشت: چرا پس از جنگ جهانی دوم اروپایی ها به صنعت گردشگری علاقه نشان دادند؟ دو جنگ جهانی و این همه کشته، نبود شناخت از همدیگر ترس و جهل به وجود آورد. این گردشگری بود که شناخت را در اروپا ترویج داد و نتیجه اش این شد که پس از گذشت ۴۰ سال اروپای واحد شکل گرفت. بدین سبب هدف از گردشگری صلح و همزیستی و وفاق است و اقتصاد کاه گندم است. تخت جمشید درآمدش بلیت فروشی اش نیست. صندلی تمام هواپیماهایی است که راهی شیراز می شوند، درآمدش تاکسیرانی و رونق هتل ها و بازار است.
محیط طباطبایی در آخر سخنانش اظهار داشت: میراث فرهنگی را نباید سیاسی کرد. سیاسی کردن میراث فرهنگی یعنی دعوا را جایی بردن که ظرف بلور دست طرف مقابل است و شکستن آن ظرف، جبران ناپذیر است. همه باید از هویت میراثی که قسمتی از آن میراث دینی و بخشی تاریخی حفاظت و حمایت کنند. ما قسمتی از گهواره تمدن بشر را در منطقه خودمان داریم که باید پاسدار آن باشیم. ۳ مقوله با ۳ ماموریت متفاوت
صنایع دستی ریشه هویتی یک ملت است و تعریف آن تعریف وسیعی است که متأسفانه در این سال ها مورد بی مهری مطلق قرار گرفته است.
یدالله طاهرنژاد، آخرین رییس سازمان صنایع دستی کشور است که در سال ۱۳۸۴ با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادغام شد. او معتقد می باشد که وقتی سازمان صنایع دستی از نبش میدان ولیعصر که گل تهران است به زیرزمین منهای دو ساختمان ارگ آزادی می رود، پیام امیدوارکننده ای به دنبال ندارد. بگفته طاهرنژاد طبق آمار سال ۱۳۸۱ دو میلیون نفر از راه صنایع دستی ارتزاق می کردند که احتمالاً این آمار امروز کاهش پیدا کرده چون پشتیبانی از این هنر صنعت ملی نشده است.
او با تاکید بر این که صنایع دستی هنری است که ریشه دیرینه ای در این سرزمین دارد و با هویت ملی و تاریخی ما عجین و تلفیقی است از هنر و صنعت اظهار داشت: در تعریف آمده که صنایع دستی مصنوعی (هنرصنعتی) است که تمام یا قسمتی از آن به وسیله دست ساخته و خلق می شود. خلاقیت، ذوق و هنری که در خلق یک اثر یا مصنوع به کار می رود، باارزش است و ریشه های مختلفی در هویت، فرهنگ و تاریخ ملی یک سرزمین دارد که متأسفانه با نگاه اقتصادی دیدن آن در کنار بنگاهی مثل گردشگری که ساختار و ماموریت متفاوتی دارد، جایز نیست. همچنان که موضوع میراث فرهنگی ارزش والایی برای کشور و شناساندن پیشینه یک ملت دارد و جنبه پژوهشی آن کار علمی می طلبد و جای آن در کنار گردشگری که کار اجرائیست و بیشتر جنبه اقتصادی دارد، نیست.
او اصرار کرد که ماموریت این سازمان ها هم برمبنای تعاریفی که در اساسنامه سازمان ها آمده، متفاوت بوده و اظهار داشت: هیچ سنخیتی بین این سه نبود و نیست مگر همین بعد اقتصادی که عده ای فکر می کردند کسی که بعنوان گردشگر وارد کشور می شود، سوغات و صنایع دستی می خرد و جایی که بازدید می کند، میراث فرهنگی است بدین سبب باهم سنخیت دارند و بنا بر این این سه سازمان را در هم ادغام کردند. مسئولان و قانونگذاران اصلاً به این توجه نکردند که سه سازمان با سه رسالت و ماموریت متفاوت که در اساسنامه های آنها به آن پرداخت شده است، از یک جنس نیستند و در کنار هم نمی توانند موفق باشند حتی اگر قرار بود زیر چتر یک وزارتخانه باشند که از نظر نظارتی نمایندگان بتوانند بر آن نظارت داشته باشند که به اعتقاد من همین هم خیلی محقق نشد.
او افزود: این امکان وجود داشت که سازمان ها را با ماموریت، اساسنامه و کارشناسان متخصصی که دارای دید و مطالعه عمیق بودند، حفظ کنند تا این سازمان ها بصورت تخصصی اداره شوند که اگر وزیر متخصص نبود و نمی تواند در هر سه مقوله متخصص باشد، خللی در ماموریت وزارتخانه پیش نمی آمد. ولی متأسفانه اینطور نشد و کار به آنجا رسید که از صنایع دستی کشور ویرانه ای باقی نمانده، میراث فرهنگی لطمه جدی دیده و گردشگری هم به دلیلهای مختلف همچون این که جایگاه معتبری برای آن در وزارتخانه تعریف نشد لطمه دید.
طاهرنژاد اصرار کرد که ادغام این سه سازمان در یک سازمان اشتباه بود چرا شأن و جایگاه تخصصی و پژوهشی آنها نابود شود.
رئیس سازمان صنایع دستی کشور راه حل برون رفت از این بن بست را شفاف سازی و فرهنگ سازی در شناساندن جایگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور در افکار عمومی عنوان نمود تا بتوان از این طریق حمایت مردم را جلب و سبب تقویت آن از طرف دولت شد. سازمان ها باردیگر با همان اساسنامه قبلی باید جایگاه و ساختار خودرا پیدا کنند تا بتوانند رسالت خودرا اجرا کنند وگرنه ثمره این ادغام جز زوال و نابودی آنچه از گذشته مانده، نخواهد بود.
او یکی از راه های سریع، زود بازده و کم هزینه اشتغال روستاییان را تولید صنایع دستی عنوان نمود و اظهار داشت: اگر دولت این سه سازمان را مستقل کند و اجازه دهد که به وظایف قبلی خود برگردند به سرعت می توان اقتصاد روستاها را بارور و سبب خودکفایی آنها شد چونکه بیشتر صنایع دستی کشور در روستاها تولید می شوند. توسعه صنایع دستی در روستاها در وضعیت تحریم بعنوان یک صنایع کاربردی به مدد دولت می آید تا در این روزگار سخت و سرد نجات پیدا نماییم.
طاهرنژاد درباره رونق گردشگری نیز اظهار داشت: تکلیف گردشگری مشخص است مادامی که تعاملات ما با دنیا بهبود پیدا نکند همچنان شاهد هجران گردشگری کشور خواهیم بود. گردشگری در وضعیت صلح شکوفا می شود ضمن این که خودش بسترساز صلح هم هست. تدوین برنامه ملی گردشگری بر پایه ۶ مؤلفه اصلی
غلام حیدر ابراهیم بای سلامی، استاد دانشگاه در ادامه این جلسه اظهار داشت: با تشکیل وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نهاد متولی این امور از حیاط خلوت دولت خارج شد، وزیر باید با یک برنامه از فیلتر مجلس در هر وضعیتی که هست، بگذرد.
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی با مرور گذشته اظهار داشت: تصویب تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مجلس دوره ششم، ماحصل مطالعاتی بود که در امتداد تدوین برنامه ملی گردشگری رویداد با توجه به این که صنعت گردشگری در جهان رونق داشت قرار شد سازمانی فراخور این رونق و صنعت تشکیل گردد که یک ارتقای اداری و مدیریتی از معاونت وزارت ارشاد به سازمان و معاونت ریاست جمهوری انجام گرفت. اما بعد از ادغام سازمان صنایع دستی، بزرگترین مشکل این بود که سه ماموریت متفاوت به یک سازمان داده شد. در صورتیکه در همان زمان باید وزارت تشکیل می شد تا این سه سازمان را هدایت کند.

او با اشاره به این که در هر موضوعی باید شناخت عمیق و تخصصی وجود داشته باشد تا برنامه ریزی و مدیریت میسر شود، اظهار داشت: متأسفانه در کشور ما هرکسی ادعا می کند که میراث و گردشگری و صنایع دستی را می شناسد. علم درجاتی و مراتبی دارد و تا شناخت تخصصی و به روز در صنعتی نباشد امکان تصمیم گیری و مدیریت وجود ندارد. نابسامانی مدیریتی ناشی از کم سوادی و پراکندگی فکری در موضوع و درنتیجه پریشانی در راهبرد و اجرای برنامه ها است.
ابراهیم بای سلامی اظهار داشت: گردشگری پدیده ای فرابخشی و فرا رشته ای است یعنی فقط به امکانات و زیرساخت ها منوط نیست و مستلزم روابط و تعامل مناسب با جهان نیز هست. کشور موزه ایران دارای مقاصد مختلفی است که مدیر باید مسلط به این مساله باشد وبا ایجاد بستر مشارکت معنادار بخش خصوصی زمینه استفاده از نوآوری ها و تکنولوژی های جدید را در رونق کسب و کارهای جدید فراهم آورد. بدین سبب مدیر کم سواد نمی تواند تصمیم بگیرد که ساختار بسازد، راهبرد ارائه و برنامه تدوین کند یا برنامه ها را بصورت مناسب اجرا نماید. بدین سبب بی عملی سرگردانی و پریشانی در برنامه ریزی و مدیریت همچنان جولان می دهد. برای مدیریت شناخت عمیق و تخصصی از موضوع نیاز است به ویژه در موضوعی پیچیده و تخصصی و سهل نمایی چون گردشگری.
او با تاکید بر این که در پروسه جهانی شدن به شناخت و حفظ هویت ملی احتیاج داریم، اظهار داشت: میراث فرهنگی بخش عمده ای از هویت ملی ما است که باید آنرا حفظ نماییم و تعالی ببخشیم.

ابراهیم بای سلامی دولت ها را در ایجاد محدودیت فعالیت بخش خصوصی و مقصر اصلی در عقب ماندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی می داند، و اجرای راهبرد گردشگری را که در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۹۹ به تصویب دولت رسیده، را برای برون رفت از این رکود یکی از دستورکارهای اساسی عنوان نمود و اضافه کرد: اگر دولت جدید این راهبرد را قبول ندارد می تواند راهبرد دیگری ارائه نماید. تشکیلات و ساختار وزارت باید بر طبق اهداف ترسیم شود و راهبردها هماهنگ با اهداف تنظیم شود و برنامه ملی گردشگری در هر بخش متناسب با راهبردها با تعیین اولویت ها ارائه گردد.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: باید میراث فرهنگی را زیربنا توسعه مقاصد گردشگری قرار دهیم. گام نخست آنست که میراث فرهنگی غنی ایران را بعنوان یک منبع برای ایجاد جاذبه های گردشگری برحسب رویکرد آمایش سرزمین بشناسیم. متأسفانه هم اکنون وضعیت فعلی توجه به حفاظت و بهره برداری از میراث فرهنگی کشور در سایت ها، بافت ها و محوطه های تاریخی قابل قبول و در شأن تمدن ایران و انسان هایی که آنها را خلق کرده اند، نیست.
ابراهیم بای سلامی اظهار داشت: اگر دولت می خواهد صنعت گردشگری گسترش پیدا کند، لازم است در برنامه ریزی ملی گردشگری به تسهیل مشارکت بخش خصوصی در ۶ مؤلفه اصلی صنعت گردشگری پرداخته شود یعنی: معرفی، حفظ و تعالی جاذبه های طبیعی، فرهنگی-تاریخی و خدماتی ایران، حمل و نقل مسافری، اقامت و هتلداری، خوراک و فرهنگ غذایی، بازار و خرید سوغات و صنایع دستی و مؤلفه آخر خدمات اختصاصی گردشگری مثل تور گردانی، آموزش، مدیریت، فناوری اطلاعات و ارتباطات، بازاریابی، بانک و بیمه و… توجه کند و طبق این مؤلفه های شش گانه برنامه ملی گردشگری را تدوین و اجرا نماید.

منبع: