سایتی برای معرفی تورهای مسافرتی و گردشگری
خانه ای روی آب

خانه ای روی آب

تور مسافرتی: اصفهان نایب اسدالله را می شناسید؟ همان که نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاهان برد و در یکی از دستگاه های ایرانی، گوشه ای اضافه کرد که به گوشه‌ی «بغدادی نایب» مشهور است. می دانید خانه اش کجاست؟ در چهارباغ خواجو. ثبت ملی هم هست اما مدتی است که بالای آن یک آگهی زده اند؛ آگهی مزایده با شرایط استثنایی و تخفیف ویژه!
خانه نایب اسدالله مربوط به دوره قاجار است. پلاک شماره ۱۶۰ بن بست نظام در محله‌ی مکینه خواجو، یادگار خداوندگار نی ایران که در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شماره ۱۱۴۵۶به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
روزنامه همشهری مورخ دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۳۹۹ در لیست مزایده فروش املاک تملیکی و مازاد بر نیاز بانک سپه واقع در استان اصفهان از خانه‌ی نایب اسدالله نام برده است. در این آگهی، شماره پلاک ثبتی ۲۳۴۱ با کاربری مسکونی به آدرس اصفهان، چهارباغ خواجو، جنب مدرسه فرزانه، نبش بن بست نظام با عرصه‌ی حدود ۴۳۶ مترمربع و اعیان حدود ۲۸۶ مترمربع به صورت نقد و با قیمت پایه صد و چهار میلیارد ریال به مزایده گذاشته شده و در توضیح این پلاک آمده است که «ملک مذکور در لیست آثار ملی ثبت شده و ستاندن کلیه مجوزات مربوطه و همین طور هزینه های متعلقه صادره از مراجع قانونی درباب انتقال سند مالکیت و غیره به عهده برنده مزایده است و به صورت وضعیت موجود به فروش می رسد.» در این آگهی همین طور ذکر شده که نوزدهم آذرماه ۱۳۹۹ نتایج مزایده اعلام می شود.
نایب نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاهان برد
در پرونده ثبتی خانه نایب اسدالله درباره‌ی صاحب این ملک آمده: «نایب اسدالله فرزند حسین خان در اصفهان چشم به جهان گشود و دوران طفولیت را نزد پدرش که از نوازندگان مشهور نی بود به تعلیم و فراگیری این ساز پرداخت. نایب جز پدرش، استاد دیگری نداشته و تنها به سبب علاقه و پشتکار و خلاقیت توانسته در زمره یکی از موسیقی دانان برجسته درآید. وی در نواختن تار نیز مهارت فوق العاده ای داشت و شاگردان لایقی نیز تربیت کرد که از آن جمله می توان به مرحوم استاد حسین آقا شهنازی و مرحوم استاد جلال تاج اشاره نمود.
نایب اسدالله در یکی از دستگاه های ایرانی گوشه ای اضافه کرد که امروز به نام بغدادی نایب مشهور است. نایب اسدالله مظهر پاکی و خلوص نیت بود و به قول خودش کسی بود که نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاهان برد.
او با استادان بزرگ و مهم آن زمان نظیر سماع حضور و آقا حسین قلی رابطه نزدیکی داشت و آموخته ها و تجارب خودرا به رایگان در دسترس هنرمندان قرار می داد. تاریخ فوت این استاد بزرگ به درستی معین نیست اما مزارش بطوریکه یکی از نوادگان وی به نام عباسعلی مظفری می گوید در تخت فولاد اصفهان روبروی مقبره فیض کاشانی در زیر یک دیوار واقع شده است. قابل ذکر است خانه نایب اسدالله در دوره قاجار بناشده است.»

قرار بود خانه نایب با پلاکی از ارگ جهان نما معاوضه شود
مهدی پاک نژاد، از همراهان انجمن اصفهان پژوهان با اشاره به ثبت خانه نایب اسدالله در اوایل دهه‌ی هشتاد، به ایسنا می گوید: خانه‌ی نایب در سال ۱۳۸۲ توسط انجمن اصفهان پژوهان به ثبت ملی رسید. ما با کمک جوان های عاشق اصفهان سعی کردیم این خانه محفوظ بماند. بانک سپه خانه‌ی نایب را خریده بود و این خانه پس از خرید ثبت ملی شد. بانک از این مساله عصبانی بود. ما خیلی سعی کردیم که این خانه حفظ شود چون این خانه چون رهاشده و هر روز مخروبه می شد و مردم محل هم ناراحت بودند و در تخریب آن همکاری کردند. بارها و بارها به پایه های این خانه آب ریختند تا خراب شود، معتادان و افراد نادرست هم رفت وآمد می کردند و همسایه ها نگران بودند.
او ادامه می دهد: در دوره ای که آقای جمالی نژاد شهردار اصفهان بود ایشان موافقت کردند این خانه با پلاکی از ارگ جهان نمای اصفهان معوض داده شود و بعد هم در یک جلسه مصوب کردند که این خانه به خانه نی استان اصفهان تبدیل گردد که متأسفانه با رفتن آقای جمالی نژاد این مساله هم به فراموشی سپرده شد.
پاک نژاد تصریح می کند: ما خانه را نگه داشتیم و تا امروز ثبت ملی است ولی از اینجا به بعد ما توان آنرا نداریم و باید سازمان هایی جلو بیایند و این خانه از بانک خریداری یا معاوضه کنند و اینجا کاربری فرهنگی بگیرد. خانه وقتی به ثبت ملی رسید سالم بود اما الان وضعیت آن بدتر شده است، نه سازمان میراث فرهنگی جلو می آید، نه شهرداری و نه بانک؛ در نتیجه مردم محل بهانه ای دستاویز می کنند تا تکلیف این خانه مشخص شود. خانه‌ی نایب اسدالله یا باید فرهنگسرا شود و یا موزه نی استان اصفهان، درست مثل خانه دف در کردستان. ما این مساله را هم مطرح کردیم ولی توجهی نشد.
او که از راهنمایان و مدرسان گردشگری ست، می افزاید: نایب اسدالله جزو نخستین اساتید موسیقی ایران در دوره‌ی قاجار است که همراه با ناصرالدین شاه به دربار انگلستان راه پیدا کرد و ملکه انگلیس گردنبند خودرا به نایب اسدالله هدیه کرد، نایب هم آدم دست به خیری بود و گردنبند اهدایی را فروخت و پولش را بین فقرا تقسیم کرد. نایب در نی نوازی خیلی قهار بود و سحرآمیز نی می نواخت، او همیشه یک نی کوتاه در جیب خود داشت و در هر جایی نی می نواخت. او هیچ گاه هنر خودرا به اهل تکبر نداد.
پاک نژاد با تاکید بر اینکه نی متعلق به اصفهان است، می گوید: نی سازی از آنِ اصفهان است و نی نوازان بزرگی در اصفهان بوده اند، نایب اسدالله، مهدی نوایی، عبدالخالق اصفهانی، حسین یاوری و حسن کسایی از اساتید بزرگ نی اصفهان و ایران هستند و باید میخی برای نی به نام اصفهان کوبید و هیچ جا بهتر از خانه‌ی نایب نیست که ما پیشنهاد دادیم و استقبال هم شد و شهردار وقت هم در هنر سرای خورشید دستور معرض داد ولی به فراموشی سپرده شد، اما بااینکه الان قیمت املاک بسیار بالا است اما باز هم شهرداری می تواند معرض پرداخت کند. دروازه دولت جای خوبی برای بانک است و قرار بود بانک سپه یکی از مغازه های بزرگ در ارگ جهان نمای دروازه دولت را بگیرد و خانه‌ی نایب را به شهرداری واگذار کند و این خانه هم به ردیف بودجه های فرهنگی شهرداری برود و آرام مرمت شود، در این خصوص خاندان نایب اسدالله هم کمک زیادی کردند و عکس و فیلم های زیادی دادند، اگر این صورت گیرد کار بزرگی برای فرهنگ و موسیقی و نی اصفهان است.
قولی که در حد حرف ماند
آنچه عضو سابق انجمن اصفهان پژوهان می گوید در اخبار منتشره سال ۱۳۹۵ قابل استناد است: «سی ام شهریورماه ۱۳۹۵ دریکی از سلسله نشست های کارنامه با عنوان ویژه برنامه‌ی دو یار یاور که به تجلیل از دو استاد نوازنده نی منوچهر شیخ صراف و احمد هنرمند و با حضور مهدی جمالی نژاد شهردار وقت اصفهان در هنر سرای خورشید برگزار و احمد هنرمند چنین درخواست نمود که «من از شهردار تقاضا دارم که بازدیدی از خانه این استاد گران قدر که در نوازندگی نی بسیار ابتکار داشت، داشته باشد. استاد نایب اسدالله هنرمند بزرگی بود که باید از ایشان یادکرد و خانه او را به موزه ای هنری یا مکانی برای فعالیت هنرمندان تبدیل کرد.»
در این جلسه شهردار اصفهان اظهار داشت: «این هفته بازدیدی از خانه استاد نایب اسدالله انجام می شود و این خانه به تملک شهرداری درمی آید تا بتوانیم قدم مثبتی در حوزه هنر و نی نوازی در اصفهان برداریم.»
دنبالش باشی میتونی خرابش کنی!
به عنوان خریدار، برای اطلاعات بیشتر با شماره ای که در آگهی مزایده درج شده و مربوط به آقای شاه سنایی مسئول پشتیبانی بانک سپه شعبه مرکزی در خیابان توحید تماس می گیرم.
– برای خونه نایب اسدالله در چهارباغ خواجو زنگ زدم که برای مزایده گذاشتید، چند متره؟
– حدوداً ۴۳۶ متر
– سند شش دانگ به نام بانکه؟
– بله به نام بانک سپه ولی زیر نظر میراث فرهنگی است. خانه مال میراث نیست مال بانکه اما به خاطر ارزش معنوی اش، میراث روی اون نظر داره.
– یعنی چی؟
– یعنی چون نایب اسدالله اینجا بوده ارزش دارد.
– امکان دخل و تصرف در خانه وجود داره؟
– باید با نظر میراث فرهنگی هر کاری در آن خانه انجام دهید و نظر میراث را اجرا کنید. البته این خونه ارزش تاریخی ندارد و فقط چون خونه‌ی نایب بوده ارزش داره. اگه خواستید بسازید باید با نظر میراث فرهنگی باشه که مثلاً چقدر ارتفاع داشته باشد یا عقب نشینی دارد یا نه یا چطور بسازید و کلاً طرح و نقشه را میراث می ده.
– پس ساخت وساز باید با نظر میراث باشه.
– میشه ازش خانه سنتی ساخت، کافه، رستوران، قهوه خونه سنتی یا حتی خونه مسکونی سنتی البته طبق نظر میراث. امکان تخریب هم وجود دارد به چه درد می خوره.
– چندساله بانک سپه مالک این خونه ست؟
۲۰ ساله که مالکیتش در اختیار بانک سپهه، وراث نایب اسدالله به بانک سپه فروختند ولی، آن روز که به بانک سپه انتقال دادن، بعد رفتند و ثبت میراثش کردن، پیش از انتقال به بانک ثبت میراث نبود و ما استعلام گرفتیم و مشکلی نداشت اما بعد ثبت کردن و از جانب بانک مرکزی تهران به ما اجازه‌ی ساخت ندادن چون می خواستیم اینجا بانک بسازیم و تهران به ما اظهار داشت که این ساختی که میراث میگه به درد شعبه‌ی بانک نمی خوره چون میراث می خواست سنتی باشه ولی بانک می خواست ارتفاع بلند باشد و نمای اون هم فرق می کرد و درنهایت ما در ملکی دیگر ساختیم.
بعد چند مرحله آمدیم این ملک نایب اسدالله را بفروشیم که کار به عقب افتاد. اما واقعاً بخواهیم بگوییم این خانه اصلاً میراثی نیست و اگر کسی قانونی به دنبالش بره و وقت داشته باشه و بره دنبالش میشه تخریبش کنید و کلاً از میراث خارجش کنید چون قدمتش صدسال نیست، تیرچوبی هم هست و توی حیاطش هم یک ساختمان در ضلع شرقیش داره که تیرآهن و آجره، ولی اگه کسی باشه وکیل بگیره و پیگیری کنه به آسانی میشه از میراث خارجش کرد چون من چند وقت دنبال این کار بودم اما چون ما ارگان دولتی هستیم یعنی بانک دولتی هستیم نمی تونیم از یک ارگان دولتی شکایت نماییم چون هم بانک سپه و هم سازمان میراث فرهنگی ارگان های دولتی هستن.
– می تونم این خونه رو ببینم؟
– بله، این شماره‌ی آقای اسدی برای دیدن خونه.
– چقدر قیمت می خوره توی مزایده؟
– ۱۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان و فقط نقدی است. البته اگه مشکل میراث را نداشت تقریباً دو برابر این مقدار بود. تمام پیگیری و ستاندن مجوزات هم با خریدار است.
مشخصات خانه نایب اسدالله در پرونده‌ی ثبتی
در پرونده‌ی ثبتی خانه نایب اسدالله درباب مشخصات این بنا آمده است: «بنا به شواهد تاریخی متعلق به نایب اسدالله نی نواز مشهور دوره قاجار است. این خانه از نوع حیاط مرکزی و یک اشکوبه است و فضاهای مختلف در دو جبهه آن جای گرفته اند، جبهه شرقی اصلی ترین بخش بنا است که یک ایوان و سه دری مشرف به آن در میانه ضلع و سه دری و دو اتاق و مطبخ در طرفین آن جای گرفته اند. سقف ایوان بطور کامل فروریخته و سه دری متصل به آن با پوشش طاق و تویزه پوشیده شده و دارای طاقچه و طاقچه بلند یا قوس هلالی است و در یک طرف این تالار کوچک یک اتاق به دری دیگر با پوشش طاق و تویزه وجود دارد که بوسیله یک در یا تالار میانی ارتباط دارد و در کنار این سه دری یک اتاق با طاق تخت قرار دارد، در طرف دیگر ایوان راهرویی با بست گهواره ای وجود دارد که مطبخ در میانه آن جای گرفته و پلکانی در ابتدای مطبخ دسترسی به پشت بام را میسر می سازد و در روبروی مطبخ راهرو توسط یک در به تالار میانی راه می یابد و در کنار این راهرو اتاق دیگری وجود دارد که نمائی با قوس هلالی و طاق تخت دارد. در این اتاق یک بخاری دیواری گچ بری شده نیز تعبیه شده است. جبهه غربی بنا کاملاً نوساز است و اتاق ها به صورت جدید بازسازی شده اند. در جبهه شمالی بنا نیز ساختی وجود ندارد. ورودی منزل بوسیله در بزرگی در ضلع جنوبی حیاط صورت می گیرد که این در آهنی نیز کاملاً جدید است.
عکس هایی از داخل خانه نایب اسدالله که در پرونده ثبتی این خانه درج شده.نی، اصفهان است
مهرشاد متین فر، مدیر خانه‌ی موسیقی اصفهان با اعلان اینکه یکی از پیشنهادها پس از ثبت ملی خانه‌ی نایب اسدالله این بود که به خانه نی اصفهان تبدیل گردد، به ایسنا می گوید: چند سال پیش مقاله ای نوشتم با نام «نی، اصفهان است» و در آن به لحاظ تاریخی از قرن چهارم هجری تا امروز اثبات کردم که تکنیک دندانی نی توسط اصفهانی ها ابداع شده است، چون به غیر اصفهان و بعضی از ایل های ترکمن صحرا همه با لب نی می نوازند و حتی بعضی می گویند که نی در دوره ای در اصفهان فراموش می شود و نایب اسدالله باردیگر آنرا به شیوه‌ی دندانی می نوازد؛ درمجموع باید اظهار داشت که نی سازی مربوط به اصفهانی هاست و واقعاً نی، اصفهان است و همیشه اصفهان پایتخت نی نوازی ایران بوده و هست. نایب اسدالله، مهدی نوایی، حسین یاوری و بعد هم حسن کسایی که کلاً نی را عوض می کند و اسطوره ای در موسیقی جهان می شود که تمام دنیا ایشان را می شناسند و در سازهای بادی نام ایشان می درخشد و حتی همین امروز ما حداقل ۱۰ نوازنده‌ی خوب نی در اصفهان داریم ازجمله حسن منصوری، احمد هنرمند، سعید روحانی، عبدالحسین جواهری، سید مظفر مؤید، روح اله دادی، منوچهر غیوری، احمد هنرمند و دیگران که همگی از اساتید خیلی خوب نی نواز هستند.
او ادامه می دهد: اصفهان شهر نی و واقعاً پایتخت نی است، اصفهان که این قدر طی سده ها در نی نوازی نقش داشته واقعاً حق دارد که یک خانه داشته باشد و چه جایی بهتر از خانه نایب اسدالله که خانه نی نوازی اصفهان و حتی خانه نی نوازی ایران باشد چون نایب به ایران متعلق می باشد و امیدوارم این اتفاق بیفتد و خانه موسیقی هر کمکی بتواند دراین زمینه حتما انجام خواهد داد، باید این کار بشود. اصفهان نشان داده که در زمینه‌ی نی حتی بیشتر از آواز رشد داشته است، بزرگان زیادی در زمینه‌ی آواز در شهرهای دیگر وجود دارد ولی نی همه اش در اصفهان است و واقعاً حیف است این خانه خراب شود، فاجعه‌ی ملی است.
حفظ فرهنگ حفظ ملیت و پشتوانه‌ی هویت فرهنگی است
حسن منصوری، از پیشکسوتان نی نوازی در اصفهان نیز با اشاره به صحبت شهردار پیشین اصفهان درباب معاوضه‌ی خانه نایب اسدالله با ملکی دیگر، به ایسنا می گوید: زمان آقای جمالی نژاد بعنوان شهردار قرار بود معوض داده شود به بانک و این خانه به شهرداری تعلق پیدا کند. من آن روز با شهردار وقت صحبت کردم و گفت با بانک سپه مراودات خوبی داریم و توافق می نماییم و یک ملک می دهیم و این خانه را تملک می نماییم و در کش وقوس بود که با دوره‌ی بعدی شهرداری فراموش شد.
او با اعلان اینکه شخصیت های تأثیرگذار در موسیقی ایرانی به خصوص در مکتب اصفهان الا ماشاالله نیستند و تعداد خاصی بودند، ادامه می دهد: مرحوم نایب اسدالله در مقوله نی نوازی و حفظ ردیف مکتب اصفهان ید طولایی داشتند بطوریکه حتی در خاطرات بزرگان موسیقی زمان ناصری که تهران برو و بیایی داشت و پایتخت بود بیشتر موسیقیدان ها آنجا جمع بودند و همگی آنها به بزرگی علمی و منشی مرحوم نایب اذهان داشتند، مثلاً درویش خان، حسینقلی خان، و میرزا عبدالله که بزرگان موسیقی تهران بودند به این اذعان داشتند که نایب اسدالله نخبه ای درزمینه‌ی موسیقی است و مرحوم تجویدی در خاطراتش می گوید که من از عبدالله خان دوامی که در ردیف آوازی تهران معروف بود پرسیدم ردیف را از چه کسی آموختی و او می گوید از نایب اسدالله نی نواز اصفهانی، و این نشان میدهد که ریشه های آواز تهران به نایب برمی گردد.
این پیشکسوت نی نوازی اصفهان خاطرنشان می کند: مفاخری مانند نایب اسدالله که در حفظ و سنن و آداب ورسوم موسیقیایی مملکت ما تأثیرگذار بودند باید آثارشان حفظ شود و آیندگان باید بدانند که اگر تلاشی در زمینه‌ی فرهنگی انجام دهند جاوید می ماند. اگر این آثار مثلاً این خانه حفظ شود حداقل اثرش این است که وقتی نسل های آینده بخواهند موسیقی کار کنند این منزل را می بینند که توسط دولت وقت حفظ شده و حمایت می شود و به مرکز فرهنگی تبدیل گشته است و بروبیا دارد. این است که حفظ این آثار، ساخت تندیس و نصب آنها در شهر و نام گذاری خیابان به نامشان کارهایی است که بااینکه در مورد آن مرحوم اثر خاصی ندارد ولی درواقع ما این کارها را برای آیندگان و نسل جوان و تشویق آنها به پرداختن به مسائل فرهنگی انجام می دهیم وگرنه نایب که به رحمت خدا رفته است اما اصل، آثارشان و حفظ آثار و ۴زنده نگه داشتن آنها است که باید صورت گیرد. اگر کتاب های سعدی و حافظ و بزرگان دیگر دست به دست نمی شد و آرامگاهشان حفظ نمی شد هیچ اثری از آنها هم در میان جوانان وجود نداشت. حفظ آثار این بزرگان، حفظ فرهنگ ما است و حفظ فرهنگ ما حفظ صیانت و ملیت ما و پشتوانه‌ی هویت فرهنگی ما است.
حفاظت از وضعیت موجود خانه وظیفه‌ی بانک است
با ناصر طاهری، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان برای پرسیدن از وضعیت خانه نایب اسدالله تماس می گیرم. او با اشاره به ارسال تذکر کتبی از طرف این اداره به بانک سپه، می گوید: خانه‌ی نایب اسدالله در مالکیت بانک سپه قرار دارد، متأسفانه هیچ حفاظتی هم نشده است و ما به این بانک تذکر دادیم و گفتیم شما بعنوان مالک مسئول این خانه هستید و باید از این اثر تاریخی مراقبت کنید. تذکر خودمان مکتوب هم را ارسال کرده ایم. بانک هم اکنون این خانه را برای فروش گذاشته و در شرایط فروش خود هم نوشته است که این اثر یک بنای تاریخی و ثبتی است و هرکس بخواهد آنرا خریداری کند باید با نظر میراث فرهنگی مرمت کند.
او ادامه می دهد: اگر مدتی از تذکر کتبی ما به بانک سپه بگذرد و بانک اقدامی نکند، اقدام حقوقی خواهیم کرد چونکه وظیفه دارد حداقل در حد حفاظت وضعیت موجود خانه‌ی نایب از آن نگهداری کند و این حداقل کاری است که می تواند انجام دهد. ما حتی اجازه‌ی مداخله‌ی بانک در معماری این خانه را می دهیم که بخواهد موزه یا ساختمانی بسازد اما با حفظ بخش های باقی مانده‌ی این خانه.
طاهری، با اعلان اینکه همه‌ی قسمت های این خانه مربوط به زمان قید حیات نایب اسدالله نیست، تصریح می کند: این خانه واجد ارزش معماری و تاریخی نیست بلکه به سبب تعلق آن به نایب اسدالله دارای ارزش است و دلیل ثبت در پرونده‌ی ثبت ملی آن نیز تعلق به نایب اسدالله ذکرشده است.
لازم به ذکر است، در پرونده‌ی ثبتی خانه نایب اسدالله درباب دلیل ثبت این اثر در لیست آثار ملی آمده است که «خانه نایب اسدالله خان نی نواز معروف دوران قاجار، گرچه فاقد ارزش های معماری است لیکن به سبب تعلق به یکی از مفاخر ملی واجد شرایط ثبت در لیست آثار ملی است.»
در این پرونده با اشاره به اینکه خانه‌ی نایب در مالکیت سرپرستی بانک سپه در استان اصفهان قرار دارد آمده است که «تخریب کامل جبهه غربی و بازسازی اتاق ها، تغییر نمای اتاق گوشه شرقی حیاط به صورت جدید و استفاده از درهای فلزی برای کمدها در این اتاق، تخریب کامل تاق ایوان در میانه ضلع شرقی و تخریب سردر ورودی و تعویض در قدیمی با در آهنی جدید، از دخل و تصرفات موجود در آنست.»
ماجرای خیابانی به نام نایب اسدالله
حفظ خانه ها، آرامگاه ها و وسایل شخصیت ها و مفاخر برای خیلی از کشورها از اهمیت خاصی برخوردارست و بعنوان سرمایه های مادی و معنوی تلقی شده و تبدیل خانه های محل اقامت این مشاهیر به مراکز فرهنگی و موزه، شاهدی بر ارزش ارزش گذاری کشورها به زندگی و آثار شخصیت های برجسته و مفاخر خود است. علاقه مندان به فرهنگ و هویت اصفهان نیز بارها خواهان حفظ آثار، خانه ها و آرامگاه های مفاخر خود شده اند، این خواسته ها با تقاضای نام گذاری خیابان ها و کوچه ها و معابر به نام این شخصیت های برجسته همراه بوده است همانطور که دو سال قبل پیشنهاد نام گذاری خیابانی در شهر اصفهان به نام نایب اسدالله اصفهانی از طرف انجمن دوستداران اصفهان ارائه شد اما مسئولان شهر آنرا نادیده گرفته اند.
شاهین سپنتا، فعال میراث فرهنگی در این خصوص به ایسنا می گوید: انجمن دوستداران اصفهان و دیده بان شهر سال ۱۳۹۷ در نامه ای از شورای اسلامی شهر اصفهان خواست تا خیابان هایی که نام دوم آنها بعد از گذشت چند دهه هنوز بین مردم پذیرفته نشده و مقبولیت عمومی نیافته است به همان نام پیشین بازگردد و از اسامی دوم که اغلب نام شخصیت های سیاسی و مذهبی هستند، برای نام گذاری معابر و اماکن تازه راه اندازی که هنوز در حافظه تاریخی مردم ثبت نشده اند، استفاده گردد.
در قسمتی از این نامه آمده است که «همان گونه که آگاهید طی چند دهه گذشته نام گذاری خیابان ها، کوی ها، کوچه ها، میدان ها، بوستان ها و دیگر اماکن شهر تاریخی اصفهان به صورت روشمند و اصولی و در چهارچوب اصل حفظ هویت تاریخی محلات شهر و در خدمت توسعه فرهنگی شهر صورت نگرفته است و نگاه سلیقه ای و گاه غیر کارشناسی مدیران پیشین شرایطی را پدید آورده است که هم اکنون خیلی از خیابان های شهر اصفهان دارای دو نام رسمی و مصوب نهادهای شهری از یک سو و نام غیررسمی و مردمی مبتنی بر هویت فرهنگی و تاریخی از طرف دیگر هستند و این وضعیت برای توریستهای داخلی و خارجی که به نقشه های رایج مراجعه می کنند ایجاد سردرگمی در نقشه خوانی می کند و حتی نشانی دادن به گردشگران را هم دشوار می کند.»
و در قسمتی از طرح پیشنهادی ارائه شده در این نامه با هدف ساماندهی نام گذاری معابر و اماکن عمومی شهر اصفهان، نیز ذکر شده: «در نقاطی از هر محله شهر، شرحی از تاریخچه و وجه تسمیه و سوابق فرهنگی و تاریخی و مشاهیر محله نصب شود و نام یکی از خیابان های اصلی محله به نام همان محله نام گذاری شود. اولویت نام گذاری خیابان ها و میدان ها و فرهنگسراها و… در اصفهان به نام شخصیت های تاریخی و فرهنگی معاصر اصفهان قرار گیرد.» در این نامه از اسامی جمال زاده، میرزا آقا امامی، نایب اسدالله، استاد کسایی، استاد شهناز، تاج اصفهانی، پروین دولت آبادی، استاد فرشچیان، دکتر هنرفر، عباس بهشتیان بعنوان اسامی پیشنهادی برای نام گذاری خیابان ها و میدان ها و… نام برده شده است.
عکس ها در پرونده ثبت ملی خانه نایب اسدالله درج شده.خانه را پر از آشغال کرده اند
برای دیدن خانه نایب اسدالله با شماره ای که مسئول پشتیبانی بانک سپه اصفهان معرفی می کند تماس می گیرم.
– آقای اسدی من می خوام خونه نایب رو ببینم که در مزایده گذاشتید.
– از بیرون می توانید ببینید داخل آنرا نمی توانید ببینید
– یعنی چی! من می خوام خونه رو بخرم، نباید ببینمش؟
– متأسفانه از بس داخل این خونه آشغال ریختند و قفل آن هم خراب کردند فعلاً مقدور نیست که در رو باز کنند، اما صبر کنید ببینم کسی اونجا هست تا ما یک پِرِس بیاوریم و قفل را ببریم و در را بازکنیم، اجازه بدهید من زنگ بزنم.
و پس از چند دقیقه آقای اسدی با من تماس می گیرد:
زنگ زدم ببینم مأمورین فنیِ ما هستند که بیایند و قفل را ببرند و برویم و آشغال ها را پس بزنیم تا شما ببینید که متأسفانه هیچ کدام نیستند. فقط می تونید از بالای در خونه رو ببینید. بگویید با من هماهنگ کردید و از بالای در ببینید، اونجا کسی هیچ اعتراضی نمی کند یعنی هیچ کس اونجا نیست، اصلاً کسی نمی دونه این ملک مال چه کسی هست. اگه خواستید خونه رو بخرید قفل را می بُریم.
– خونه زیر نظر میراث فرهنگیه، پرسیدید چقدر اجازه‌ی ساخت می ده؟
– فکرمی کنم ۱۳۳ متر را یک طبقه بدهد اما آن طرفش که میراثی ندارد خوب ساخت وساز می دهد چون این خونه دوتکه است، یک تکه اش ساخت جدید است و یک تکه که ساخت خشت و گل است.
به گزارش تور مسافرتی به نقل از ایسنا، خانه های مفاخر ما که در کوچه های شهرمان غریب مانده و در حال احتضار به سر می برند، تاریخ شفاهی و مکتوبی دارند از صاحب خانه هایی که چشم و چراغ هویت ملی اند و در خیلی از کشورها به موزه و مراکز فرهنگی تبدیل گشته اند و بازدیدکنندگان داخلی و خارجی با قدم گذاردن در این خانه با این مفاخر، هم زمان و هم مکانی احساس خواهدنمود.
خانه محل تولد چارلز دیکنز در پورتس موث انگلیس، خانه کنستانتین استانیسلاوسکی در مسکو، خانه‌ی بتهوون در بن آلمان و حتی خانه هایش در وین اتریش که با پرچم سفید و قرمز کشور اتریش قابل تشخیص اند، خانه و کارگاه رامبرانت در آمستردام، خانه محل تولد پابلو پیکاسو در شهر مالاگای اسپانیا، خانه های ویلیام شکسپیر و مادر و همسر و دختر و نوه اش در شهر استرافورد انگلیس، خانه محل مرگ لئوناردو داوینچی در شهر امبیوز فرانسه، میلادگاه موتسارت در زالتسبورگ استرالیا، خانه ارنست همینگوی در کوبا، خانه محل تولد هانس کریستین اندرسون در شهر اودنس دانمارک، میلادگاه گوته در دوسلدورف آلمان، خانه های پوشکین در روسیه و اوکراین، خانه های فردریک شوپن در لهستان، خانه لوییجی پیراندلو در شهر رم ایتالیا، خانه محل تولید امیلی برونته در تورنتون انگلیس و از این نمونه ها کم نیستند… اما در ایران، خانه های مفاخر و مشاهیر یکی بعد از دیگری خراب می شوند و برج ها سر برمی آورند؛ خانه ملک الشعرای بهار به انبار تبدیل می شود، خانه میرزاده عشقی به آپارتمان تبدیل می شود، خانه فروغ فرخزاد تخریب می شود، خانه صادق هدایت در تملک بیمارستان قرار می گیرد، خانه حسین منزوی رها می شود، خانه علی حاتمی گم می شود، به تخریب خانه امیر اقتدار قاجاری حکم داده می شود، خانه نیما یوشیچ در تهران، خانه‌ی تناولی، خانه بنان، خانه محمد نوری، خانه احمد محمود و… و… و خانه‌ی نایب اسدالله اصفهانی به حال احتضار می افتد…
عجبا که نمی فهمیم آنچه از دست می رود سرمایه های اجتماعی است که به ما معنا و امکانِ کامل شدن می دهند و این چنین است که در اکنونمان درمانده ایم و در جا می زنیم.

منبع: