سایتی برای معرفی تورهای مسافرتی و گردشگری
بررسی جایگاه موزه ها در ایران در روز جهانی موزه ها فقط بلیت مجانی کافی نیست!

بررسی جایگاه موزه ها در ایران در روز جهانی موزه ها فقط بلیت مجانی کافی نیست!

به گزارش تور مسافرتی، یک موزه دار در حالیکه اعتقاد دارد جایگاه موزه در ایران به نسبت دو دهه گذشته تغییر کرده و سطح آگاهی عمومی و مطالبه نسبت به موزه بالا رفته است، اظهار داشت: خیلی از رویدادهای موزه ای در ایران نقش رفع تکلیفی دارد و درحالی که روز جهانی موزه، مردم باید به موزه رفتن تشویق شوند، غیر از مجانی کردن موزه ها چند اتفاق چشم گیر دیگری رخ می دهد که ملت به موزه ها دعوت شوند؟
جایگاه موزه در ایران بارها به بحث و چالش کشیده شده است و برخلاف بعضی از کارشناسان که معتقدند موزه در ایران به خوبی جایگاه خویش را پیدا کرده، برخی دیگر بر این عقیده اند که موزه های ایران از نظر کمی رشد قابل توجهی داشته اند، اما هنوز کیفیت این موزه ها و جایگاه آنها زیر سوال است. از همین رو ایسنا به بهانه روز جهانی موزه با رضا دبیری نژاد ـ کارشناس موزه و موزه دار ـ در رابطه با جایگاه موزه و موزه داری در ایران گفتگو کرد.
دبیری نژاد معتقد است: جایگاه موزه در ایران به نسبت دو دهه گذشته تغییر کرده است؛ سطح آگاهی عمومی و مطالبه نسبت به موزه بالا رفته است و این مساله در تعداد مصوبات، طرح ها و خاستگاه های ایجاد موزه یا حتی در استقبالی که ملت در روزهای نوروز و دیگر روزها از موزه ها می کنند، قابل مشاهده می باشد و موزه امروز به یک امر جدی در کشور تبدیل گشته است و نمی توان مطالبات امروز موزه را با گذشته مقایسه کرد.

با موزه و موزه داری تخصصی برخورد کنیم
این موزه دار افزود: به همان اندازه که موزه ها و تعداد آنها در ایران رشد یافته، توقع اینست که کیفیت و نوع برخورد با موزه هم متفاوت باشد و بحث موزه داری به عنوان فرایند ایجاد، مدیریت و برنامه ریزی موزه به عنوان دانش های مختلف در نظر گرفته شود. این در حالیست که معلم های ما متخصص های مختلف هستند، مانند معلم شیمی، معلم ریاضی، حتی در پزشکی هم در هر زمینه ای یک متخصص داریم، اما نتوانستیم حوزه موزه داری را به عنوان تخصص های زیر مجموعه بپذیریم و به شکل تخصصی با آن برخورد نماییم و حتی در چارت سازمانی موزه ها در داشتن موزه دارها در گرایش های مختلف همچون مستندنگاری، نمایشگاه، طراحی موزه این مساله دیده نمی شود.
دبیری نژاد اظهار داشت: ما در این زمینه همه چیز را یکدست می بینیم و به نظرم به میزانی که موزه های کشور ما رشد کرده اند، نوع قوانین و مقررات و برنامه ریزی ما از موزه ها رشد نکرده است. بنا بر این تعداد موزه هایمان بالا رفته و تجربه هایمان زیاد شده، اما در دو، سه سطح از موزه ها گرفتار بحران هستیم؛ نوع نگاهی که به موزه ها داریم در خصوص اینکه بسیاری از آنها را یک شکل می بینیم، در صورتیکه امروزه از انواع موزه ها صحبت می شود و بین موزه های علمی، دیرینه شناسی و دانشگاهی تمایز وجود دارد و اگر این را به عنوان تخصص های مختلف بپذیریم باید توقع و مواجهه مان با آنها تفاوت داشته باشد.
او اضافه کرد: در حقیقت همه موزه ها یک کارکرد ندارند و فقط برای گردشگری و یا برای هر نوع مخاطبی نیستند. در حقیقت امروز می گوییم موزه ها تنوع دارند و یک نهاد فرهنگی هستند و هر سال برای موزه ها شعارها و چشم اندازهای جدید مطرح می شود، مثل شعار سال جاری «موزه، پایداری و حال خوب» که ارزش های اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی موزه ها را متذکر می شود.
دبیری نژاد با اشاره به اینکه اولین ارزش و امکان فعالیت موزه ها در عرصه اجتماعی وقتی تحقق پیدا می کند که پشت موزه ها تفکری و جریانی باشد که بتواند داشته های موزه ها را به برنامه تبدیل کند، افزود: اینجاست که موزه ها نیازمند تخصص های مختلف موزه داری هستند و موزه ها را باید با تخصص ها شناخت و اگر موزه ای فاقد تخصص های چندگانه باشد عملا ناقص است و نمی تواند تولید برنامه های موزه ای کند. در این حالت بنظر می رسد به میزانی که تعداد موزه های ما رشد کرده، شرایط سازمانی موزه هایمان رشد نکرده است و بین این دو پارادوکسی شکل گرفته که مابین توقع و تصور ما از موزه ها و آن چیزی که به مثابه سازمان در وجود موزه هاست، فاصله وجود دارد و آن گونه که باید امکان ظهور و بروز در جامعه موزه داری ایران و کنشگری اجتماعی وجود ندارد.

فضای انفعالی موزه داری در ایران
این کارشناس موزه داری در ادامه به جایگاه موزه دارها در ایران اشاره نمود و اظهار داشت: موزه داری در ایران ابتدا با یک نگاه باستان شناسانه شکل گرفته و همیشه تصور بر این بوده که باید آدم هایی با اِشراف به تخصص های دیرینه شناسی در این جایگاه قرار بگیرند، برای اینکه آثار موزه دیرینه شناسی است، اما بعدها که موزه متنوع شد، باید به همان اندازه موزه دارها در نقش های چندگانه دیگری در موزه ها ایفای نقش می کردند، مثلا در نقش راهنماهای موزه که به عنوان یک تخصص پذیرفته شده است، یا اموری مانند ثبت آثار و مستندنگاری.
مدیر موزه ملک افزود: با گذشت زمان موزه در ایران به حوزه سازمان ها و بخش های خصوصی ورود کرد و در این شرایط موزه داری باید شکلی می شد که با تیم مراکز ارتباط برقرار می کرد و تخصص های بین رشته ای به وجود می آمد، اما با گذشت زمان و بخصوص بعد از انقطاع مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی، ارتباط بین بخش عملی موزه داری و بخش دانشگاهی قطع شد و عملا سبب شد که در این زمینه دو فضای متفاوت داشته باشیم، یک فضای آموزش آکادمیک موزه داری و یک فضای کار عملی موزه.
او اظهار داشت: هم اکنون بدنه سازمانی موزه ها در دل سازمان های دیگری قرار دارد و این بدنه های سازمانی فربه و انباشته از نیرو شده و بدین جهت این نیروها بدون هیچ رابطه ارگانیک، تجربه و تخصص وارد موزه ها می شوند و عملا امکان ورود نیروهای جدید جوان و متخصص به فضاهای موزه ها وجود ندارد. به همین علت نیروهای جدید فارغ التحصیل وارد موزه ها نشده اند و فضای نظری به فضای عملی پیوند نمی خورد.
دبیری نژاد اضافه کرد: از طرفی موزه ها به سبب چالش های درون سازمانی درگیر مسائل خودشان هستند و همین نگاه در سطح کلان تر اینست که موزه هایی که در دل سازمان های دیگر هستند و فرع بر سازمان های دیگر محسوب می شوند و مدام تحت تأثیر سازمان بالادستی قرار دارند و تغییرات آنها به موزه ها نفوذ کرده و سبب شده موزه دارها در موزه ها نقش تصمیم گیرنده، تصمیم ساز و مرجعیت را نداشته باشند. وقتی هم که موزه دارها نقش مرجعیت را نداشته باشند، به نیروهای اجرایی صرف تبدیل می شوند؛ نیروهایی بدون نگرش و دیدگاه اختصاصی.
او اظهار داشت: در نتیجه می توانیم بگوییم که وضعیت موزه داری ما از بخش عملی به فضای انفعال کشیده شده و این فضا عملا امکان خلاقیت، تجربه و رویکرد تخصصی عمیق را از موزه ها می گیرد و گاهی وقت ها شاهد می باشیم که موزه های ما به یک برنامه روتین و تکراری دست می زنند که فقط برای گذران روزگار اتفاق می افتد نه اتفاق های اثر گذار.

برنامه های موزه نقش رفع تکلیفی دارند
این موزه دار در قسمت دیگری از صحبت هایش نوع استقبال و نگاه عموم مردم به موزه ها را بررسی کرد و اضافه کرد: امروز دیگر نمی توانیم بگوییم که ملت و عموم تمایلی به موزه ها ندارند و نمونه بارز آنرا در تعطیلات نوروز شاهد می باشیم که با حجم بالای استقبال مردم از موزه ها روبرو می شویم و حقیقت اینست که امروزه موزه ها به مثابه یک نهاد فرهنگی حتی در معنای سرگرم کننده پذیرفته شده اند، بدین سبب اگر شرایط اجتماعی فراهم گردد و موزه ها رویدادسازی های جذاب عمومی داشته باشند و صرفاً اکتفا به اتفاق های اختصاصی نکنند، شاهد استقبال و حضور مردم در موزه ها خواهیم بود.
او افزود: موضوعی که دراین زمینه مطرح می شود اینست که ما چقدر رویدادهای موزه ای در سال داریم که بزرگ، عمومی و چشم گیر باشند و مهم تر اینکه تکراری نباشند؟ بسیاری از رویدادهای ما به یک امر روزمره و سازمانی تبدیل گشته اند و بسیاری از این برنامه ها نقش رفع تکلیفی به خودش گرفته است تا نقش اثرگذار فرهنگی.

فقط بلیت مجانی کافی نیست!
دبیری نژاد افزود: روز جهانی موزه از آن روزهایی است که مقرر است مردم به موزه رفتن تشویق شوند غیر از مجانی بودن موزه ها چند اتفاق مردمی چشم گیر داریم که ملت را به موزه ها دعوت کند و این هیجان را در جامعه بوجود آورد که ملت به سمت موزه ها بروند؟
او افزود: موزه های ما باید رویدادهایی را به تناسب کودکان، بزرگسالان، بخش عموم و بخش متخصصان تفکیک کنند و بتوانند غیر از اتفاق های تخصصی، روایت ها و رویدادهایی در سطح عموم ایجاد کنند. از طرفی هم باید متولیان فرادست فکری کنند به سبب اینکه هم اکنون حجم عمده آگاهی مردم و استقبال آنها معطوف به ۲۰ موزه در کشور است و وقتی صحبت از ۸۰۰ موزه می نماییم واقعا چقدر نسبت به این تعداد آگاهی وجود دارد.

موزه ها را به تکاپو بیندازیم
این کارشناس موزه اشاره کرد: شوکی که در دوران کرونا بوجود آمد، موزه های ما را از مسیری که رو به رشد بود، متوقف کرد و در آنها رکود و رخوت ایجاد کرد. نیازمند این هستیم که این رکود را پشت سر بگذاریم و بتوانیم موزه ها را به تکاپو بیندازیم و برای این تکاپو نیازمند این هستیم که تمام موزه ها دست به دست هم دهند و با هم این اتفاق را شکل دهند. از سویی دیگر باید در نظر بگیریم که باید اجازه دهیم در قسمت مدیریتی و قوانین، سازمان و ساختار موزه ها تخصصی باشند و تخصصی بمانند و از نگاه سطحی و ساده نگری به موزه ها خروج نماییم. از طرفی هم جامعه موزه داری ما باید نگاهش را به تناسب این تغییرات اجتماعی تغییر دهد و تلاش کند راه کارها و روش هایی جدیدی را برای تعامل با جامعه پیدا کند.

منبع: